1402-12-19 00:05
269
0
89092
معراجی‌ها؛

ماجرای کلاه آهنی

هم‌رزم شهید رضا آسیابی نقل می‌کند: « در یکی از عملیات‌ها به محاصره عراقی‌ها درآمده بودیم، به نوبت سمت دشمن شلیک می‌کردیم. چون نوبت به شهید آسیابی رسید، به‌ محض بلند شدن، صدای برخورد گلوله با کلاه آهنی‌اش شنیده شد...».

1402-12-18 00:05
281
0
89085

شهید «عقیل ابراهیمی» در فرازی از وصیت نامه‌اش آورده است: در قبال گفته‌های امام امت، احساس مسئولیت کنید و جبهه‌های حق علیه باطل را خالی نگذارید.

1402-12-17 00:05
229
0
89072

شهید نادر اژدر در فرازی از وصیت نامه‌اش می‌نویسد: جز راه اسلام و زادنیکی و سعادت که همانا از طرف امامان خود به ما می‌رسد، دور نشوید.

1402-12-16 00:10
258
0
89050
معراجی‌ها؛

زندگی شیرین

همسر شهید فرامرزی نقل می‌کند: «من با اینکه می‌دانستم همسرم به دلیل مجروحیت چند سال بیشتر زنده نمی‌ماند، ولی با اصرار خودم تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. زیرا معتقد بودم برای سعادت ابدی باید از دنیا و تعلقات آن گذر نمود.»

1402-12-15 00:05
275
0
89031

همرزم شهید «محمد حسن صادقی» نقل می‌کند: «برای نماز صبح به شهید صادقی اقتدا کرده بودم، در سجده آخر صدای مهیب انفجاری آمد، بعد از سلام نماز، محمد حسن را غرق در خون دیدم.»

1402-12-13 00:05
299
0
89011
معراجی‌های گلستان؛

مسئولان به وظیفه خود عمل کنند

برادر شهید منتظری می‌گوید: مردم به وظایف خود عمل می‌کنند، اما انتظار دارند مسوولان به فکر مردم باشند.

1402-12-11 00:05
248
0
88969

شهید «جعفر دیدگاه» از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. مادرش نقل می‌کند: «روزی که جعفر می‌خواست به جبهه برود به من گفت: مادرجان شهادت روزی من است».

1402-12-10 00:10
244
0
88952
معراجی‌ها؛

از سجاده تا ملکوت

شهید مصیب فرامرزی، لذت و شادابی دوران کودکی را مانند هم‌سالان خود نه در بازی‌های کودکانه، بلکه در سجاده سبز نماز می‌دید با درد و رنج‌هایی که گریبان‌گیر مردم جامعه بود آشنا بود و هرچه بزرگ‌تر می‌شد حس انسان‌دوستی و کمک به دیگران در روحش اوج می‌گرفت.

1402-12-08 00:05
254
0
88927

برادر شهید شعبانعلی منتظری گفت: مردم به وظایف خود عمل می‌کنند، اما انتظار دارند مسئولان به فکر مردم باشند، مردم از همه گرایش‌ها در میدان هستند.

1402-12-05 00:05
276
0
88900
معراجی‌های گلستان را بشناسید؛

تامین آسایش پدر و مادر تا لحظه شهادت

شهید امنیت «ابراهیم شیخ» در طول زندگی با برکت خود و از زمانی که دستان کوچکش توان کار کردن پیدا کرد در کنار پدر و مادر خود ایستاد و در جهت امرا و معاش آن‌ها کوشید.

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.