1404-02-25 07:44
31
2
94102
یادداشت؛

خادمی که برای ماندن نیامد

هادی علمدار، فعال رسانه‌ای استان گلستان در یادداشتی به خدمات ماندگار شهید رئیسی پرداخت.

 به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما» - هادی علمدار؛ در روزگاری که بسیاری آمده بودند تا دیده شوند، یکی آمد تا خدمت کند؛ بی‌ادعا و بی‌تظاهر. او نه به‌خاطر نام بلکه برای مردم زیست. آری، سخن از خادم حرم ایران است؛ رئیس‌جمهوری که در دل مردم بود و حال، دل مردم از فراقش تنگ است.
 
 وقتی خبر رسید که بالگرد حامل رئیس‌جمهور سقوط کرده، میلیون‌ها ایرانی در سکوت و نگرانی، چشم به قاب تلویزیون و گوش به اخبار داشتند، سرانجام، آنچه نمی‌خواستیم باور کنیم، حقیقت شد: آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری که آمده بود تا خدمت کند نه حکومت، در راهی که همیشه در آن بود، به شهادت رسید.
 سید ابراهیم رئیسی، نامی که سال‌ها در حافظه انقلاب باعدالت و مبارزه با فساد گره‌خورده بود، در سه سال حضور در جایگاه رئیس‌جمهور، سیمایی تازه از مدیریت انقلابی را به نمایش گذاشت. مردی با عبای ساده، با چهره‌ای مصمم، که هیچ‌گاه میز کارش به دفترش محدود نشد. او همیشه در راه بود؛ میان مردم، در دل روستاها، پای درد دل مادران شهدا و کشاورزان محروم، کنار کارگران، در صف نان، در هوای داغ خوزستان و سرمای کوهستان‌های کردستان.
 سفرهای استانی‌اش یک برنامه تقویمی نبود؛ یک منش بود که می‌گفت: «من کنار شما هستم، نه بالای سر شما.»، او مرد میدان بود؛ رئیس‌جمهوری که می‌شد صدایش کرد، دستش را گرفت، چشم در چشمش حرف زد. این، برای مردمی که سال‌ها طعم فاصله را چشیده بودند، بسیار بود.
 او خسته نمی‌شد؛ نه از کار، نه از تخریب‌ها. مظلوم‌ترین رئیس‌جمهور ایران، بی‌هیاهو کار می‌کرد، بی‌پاسخ به تهمت‌ها، بی‌ناله از هجمه‌ها. در برابر بی‌انصافی‌ها، فقط سکوت داشت و صبر. همین مظلومیت، جمهور مردم را در دل‌ها عزیزتر کرد.
 رهبر معظم انقلاب، در سوگش چنین فرمودند: «خادم‌الرضا بود؛ کارآزموده، پرهیزگار و خردمند، جامع‌الاطراف، و از بهترین‌های زیر این آسمان.» تعبیری که نه‌تنها قدردانی است، بلکه سندی تاریخی برای معرفی ابعاد گوناگون شخصیت شهید رئیسی است .
 هرچند سه سال برای یک رئیس‌جمهور، زمان کوتاهی است. اما او در این سال‌ها همواره کوشید تا ایران را از بن‌بست‌هایی که در آن گرفتار شده بود، خارج کند. در سیاست خارجی، مسیر وابستگی را بست و راه تعامل عادلانه را گشود. ایران را به شانگهای و بریکس که نه‌تنها گامی اقتصادی که یک موضع‌گیری راهبردی برای استقلال سیاسی کشور بود، رساند، روابط با همسایگان را ترمیم کرد و سیاست را از حصار غرب‌زدگی بیرون کشید.
 در اقتصاد، به‌جای شعار، مردانه ایستاد تا ساختارهای معیوب را اصلاح کند و به سراغ ریشه‌ها رفت. در تولید، سراغ گره‌های کور رفت؛ مثل کارگران هپکو، که سال‌ها فریادشان شنیده نمی‌شد، اما او شنید. احیای کارخانه‌های ورشکسته، تسویه بدهی‌های انباشته، رسیدگی به وضعیت کارگران و معضل آب در خوزستان و کردستان همچنین حل بحران‌های مزمن در استان‌های محروم، بخشی از تلاش‌های او برای بازیابی اعتماد عمومی و بازسازی اقتصاد کشور بود.
 او نشان داد که اداره کشور را نمی‌توان به لبخند دیگران گره زد. کشور را از شرطی بودن به مذاکره بیرون کشید؛ واکسن کرونا را بدون برجام وارد کرد، برق و گاز را در سرمای بی‌سابقه تأمین نمود، و ثابت کرد که با اتکا به توان داخلی می‌توان بحران‌ها را مدیریت کرد. او نشان داد که اگر اراده باشد، حتی در سخت‌ترین شرایط، می‌توان ایستاد و عبور کرد.
 در دولت او، صنایع بنیادی دوباره به حرکت درآمدن. پروژه‌های بزرگ در هسته‌ای، فضایی و فناوری اطلاعات، که سال‌ها متوقف مانده بودند، جان تازه گرفتند. اینترنت تا روستاها رسید، درمان برای بسیاری رایگان شد، مشوق‌های جمعیتی در دستور کار قرار گرفت، کاهش بار مالی خانواده‌ها در حوزه سلامت و حمایت از خانواده و فرزندآوری به اولویت‌های عملیاتی تبدیل شد.
 در کنار این‌ها، نگاه جهانی او نیز رنگ عدالت داشت. صدای مظلومان فلسطین، افغانستان و یمن، بارها از زبان او در مجامع بین‌المللی شنیده شد. دفاع از مظلوم، برای او یک سیاست نبود، یک باور بود.
 او اما هیچ‌گاه خود را از مردم جدا ندانست و با همه این‌ها، شهادتش نیز در مسیر همان راه بود. نه در جلسه‌ای دیپلماتیک، نه در مراسمی رسمی که در دل کوه، در راه افتتاح سدی مرزی، در راه مردم، با مردمی‌ترین وزیرش، در کنار مسئولان خستگی‌ناپذیر دیگر، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.
 اکنون، ملت ایران، نه فقط رئیس‌جمهور خود، که یکی از شریف‌ترین فرزندان انقلاب را ازدست‌داده‌اند. اما راه او، مسیری است که با خونش مستحکم‌تر خواهد شد. سادگی‌اش، صداقتش، مظلومیتش و مجاهدتش، الگویی خواهد بود برای تمام آنانی که در این سرزمین، در پی عدالت و خدمت‌اند.
 نامش ماندگار است. در خیابان‌هایی که روزی از آن‌ها گذشت، در روستاهایی که احیا کرد، در دل مادرانی که صدایشان شنیده شد، و در قلب نسلی که دید، می‌توان مدیر بود، مؤمن بود، مظلوم بود و همچنان مؤثر.
 انتهای خبر/
 

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.