1403-04-23 00:10
357
0
90674
معراجی‌ها؛

تکرار شمیم

سعادت‌اله ساورعلیا، هم‌سنگر شهید رضا صادقلو نقل می‌کند: «در عملیات والفجر مجروحی بود که دستش از بازویش قطع شده بود من او را به پشت جبهه فرستادم.

1403-04-22 00:05
374
0
90669
معراجی‌ها؛

صلواتی کار کنیم

پدر شهید نقل می‌کند: «یک روز متوجه شدم شهید عبدالزمان از تمام کارکنان آموزش و پرورش و دوستان و آشنایان پول نمی‌گیرد. پدر خندید و گفت: این جوری که باید صلواتی کار کنیم. ایشان آنقدر بخشش داشت که به منافع خود فکر نمی‌کرد.»

1403-04-20 00:10
2473
0
90649
معراجی‌ها؛

رحمت الهی

مادر شهید محمدعلی دلیری نقل می‌کند: پسرم و دوستانش سه روز در محاصره نیروهای عراقی بود از یک طرف نیروهای عراقی و از طرفی دیگر تشنگی امانشان را بریده بود.

1403-04-16 08:03
299
0
90606

مادر شهید «ابوالقاسم خوشمهر» در خاطره‌ای از فرزند شهیدش گفت: از پسرم خواسته بودم به جبهه نرود اما او گفت هرکس برای خودش اعمال جمع می‌کند و خود را روسفید می‌کند. من برای ادامه راه شهیدان که پرچم آنها به زمین مانده می‌روم.

1403-04-14 00:10
384
0
90579

شهید محمد‌جواد آکار در خاطرات خود می‌نویسد: یک روحانی برای ما آجیل سوغاتی آورده بود از طرفی دیگر صدام ملعون هم با آجیل خمپاره و گلوله به ما شیرینی تعارف می‌کرد.

1403-04-11 00:10
439
0
90548
معراجی‌ها؛

تکرار شمیم

سعادت اله ساور علیا، هم‌سنگر شهید رضا صادقلو نقل می‌کند: «در عملیات والفجر مجروحی بود که دستش از بازویش قطع شده بود من او را به پشت جبهه فرستادم. سال‌ها بعد به طور اتفاقی با پدر این شهید والامقام رودررو شدم.»

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.