به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، روایت و تحلیل کلان پیروزی جمهوری اسلامی ایران در نبرد تحمیلی ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونیستی، نقش مهم رهبری و مدیریت امام خامنه‌ای در اداره امور و پایان‌بندی دقیق و بی‌نقص این «دفاع مقدس» و هماهنگی فوق‌العاده «سه ضلع میدان قدرت (نظامی، دیپلماسی و رسانه)» و مسائلی از این دست، موضوعاتی است که می‌تواند زمینه مطالعات استراتژیک و راهبردی و حتی تاکتیکی و عملیاتی باشد.

نگارنده اطمینان دارد، با تحلیل جامع از شرایط سخت میدان نبرد و روایت فتح این دفاع مقدس و بیان دستاوردهای بی‌نظیر آن، هم می‌توان کشور عزیزمان ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، این «حرم مطهر» و خواستگاه رزمندگان دلاور و فرزندان عاشورا و شهدای والامقام را از گزند آفات و صدمات جدی آینده در امان نگه داشت و هم برای نسل جوان و متعهد آینده چراغ راه و مشعل هدایت فراهم کرد.  

در این مجال با عنایت به اشاره امام خامنه‌ای به پیروزی بلامنازع جمهوری اسلامی ایران در این زمینه، به بررسی اجمالی موضوع «جابجائی معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی به‌نفع ایران» بدلیل همان «هماهنگی سه ضلع میدان قدرت» می‌پردازیم.

امام خامنه‌ای در پیام خود فرمودند: «آنچه در این دوازده روز برای جمهوری اسلامی اتّفاق افتاد، علاوه بر افتخارات بزرگی که ملّت ایران کسب کرد – که امروز مردم دنیا هم دارند به آن اعتراف میکنند – [این بود که] جمهوری اسلامی و ملّت عزیز ایران قدرت خود، عزم و ارادهٔ خود، استقامت خود، دست پُر خود را به دنیا نشان داد. اگر دیگران از دور چیزی شنیده بودند، از نزدیک قدرت جمهوری اسلامی را احساس کردند. علاوهٔ بر اینها، این نکته مهم است که جمهوری اسلامی استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام و کشور خود را به دنیا نشان داد.» ۱۴۰۴/۰۵/۰۷

نقش دیپلماسی در قبل، حین و بعد از جنگ از موضوعات مهم و حیاتی است، در طول دفاع مقدس ۱۲ روزه مردم شریف ایران، دیپلماسی و حقوق بین‌الملل ساکت شد تا ایران بشکند؛ امّا به محض اینکه دیدند ایران شکستنی نیست، دیپلماسی تازه جان پیدا کرد تا طرف بازنده را از مهلکه بیرون بکشند. عملیّات دیپلماتیک و عملیّات نظامی در این جنگ، دو روی یک سکّه بودند؛ جوری که وقتی یکی بالا می‌رفت، آن یکی پایین می‌آمد و برعکس. تعبیر درست‌تر موضوع این است که در این جنگ، یک حالت اَلّاکلنگی وجود داشت.

در همان شب اوّل حمله، دشمن صهیونی متوجّه این مطلب شد که در آن «سه نقطهٔ کانونی میدان قدرت» تمرکز و دقت، توجه جمهوری اسلامی ایران بروز و ظهور پیدا کرده و در این «حالت اَلّاکلنگی»، کفّهٔ نظامی پایین‌تر آمد و کفّهٔ دیپلماتیک بالا رفت و در واقع جمهوری اسلامی ایران با درک اینکه این جنگ یک «جنگ ترکیبی تمام عیار» است بجای هزینه کردن سلاح، تجهیزات و امکانات نظامی و امنیتی پیشرفته که ممکن بود به «انتقاد عمومی و فشار خارجی» منجر شود به دو شکل متفاوت، ولی همطراز «دیپلماسی عمومی و فعالیت مرسوم دیپلماتیک» روی آورد.

در «دیپلماسی عمومی» به عنوان یکی از اضلاع «جنگ ترکیبی» مدیریت اذهان عمومی و اقناع افکار عمومی را کماکان رهبر معظم انقلاب اسلامی و امام مسلمین بر عهده گرفت و با پیام جامع و تحلیلی خود، این «امر راهبردی» را به نحو احسن انجام داد.

پُر واضح است که تحلیل و بررسی شرایط ارسال پیام‌های مقام معظم رهبری، تحلیل محتوای پیام‌ها، میزان اثر بخشی آن‌ها بر اذهان عمومی و دشمنان، بازتاب و واکنش‌های رسانه‌ای و تحلیلی آن‌ها و… خود بخش مستقلی است که باید در شرایط زمانی و مکانی خاص خود مورد مداقه و تبیین قرار گیرد.

در بُعد «فعالیت مرسوم دیپلماتیک» برای رساندن پیام مظلومیت مردم شریف ایران و معرفی متجاوز به دنیا، آقای عراقچی وزیر خارجه ایران با وجود مشکلات زیادی نظیر (عدم وجود خط پروازی مطمئن، احتمال ترور، مسائل امنیّتی و فشار سیاسی زیاد بر بخش دیپلماتیک و…) کار بسیار مهمّ، بیرون رفتن از کشورو حرف زدن با دنیا را انجام داد که نشانگر این بود که «صدای ایران را نمی‌توان خاموش کرد.»

نقشه مهم دشمن صهیونی و دیگران این بود می‌خواستند هم ما را بزنند و هم صدای ما را خاموش کنند تا هیچ کس در دنیا حرفی در دفاع از ایران نزند.

هدف و نقشه اصلی و مهم دشمن صهیونی این بود که (مانند غزه) هم ایران عزیزمان را زیر ضربات سنگینی و سهمگین خود بگیرند و هم کسی نپرسد که «این جنگ چرا شروع شده؟ منطق ایران چیست؟ مقصر و عامل اصلی این کار خطرناک کیست و…» همه را خفه کنند.

اما در یک هماهنگی کامل با میدان نبرد، همان ساعات اولیه روز جمعه، با مدیریت و فرماندهی امام خامنه‌ای عزیز و اطاعت و انقیاد و فرمانبری نیروهای مسلح زخم خورده کار تحسین‌برانگیز «موشک باران رژیم صهیونی توسط نیروهای نظامی» انجام شد.

پاکسازی کشور از جواسیس و عوامل نفوذی و قلع و قمع تیم‌های خرابکاری و ترور و… توسط دستگاه‌های امنیتی و انتظامی آغاز شد و به موفقیت‌های چشمگیری دست یافت.

و هم با تلاش و فداکاری دستگاه دیپلماسی «صدای ایران در دنیا شنیده شد»، اینکه حنجرهٔ ما در دنیا باز شد، کار بزرگی است که وزارت خارجه ایران در طول «دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ۱۲ روزه» انجام داد.

در میدان رسانه نیز اقدامات چشمگیری انجام شد که این نیز مجال و فرصتی وسیع‌تر و مناسب‌تر را می‌طلبد، ولی بانگاهی به محکومیت حمله رژیم صهیونیستی به ایران توسط ۱۲۰ کشور و حمایت تنها تعداد معدودی کشور از آن براحتی می‌توان فهمید که قدرت جابه‌جاشده و معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی به‌نفع ایران تغییر کرده است.

به بیان دیگر جنگ تحمیلی اخیر به شکل‌گیری یک هم‌افزایی بی‌نظیر بین سه میدان قدرت (نظامی، دیپلماسی و رسانه) منجر شده واگر این هم‌افزایی به‌طور کامل شکل نمی‌گرفت، قطعاً با روایتی متفاوت از آنچه امروز می‌بینیم روبه‌رو هستیم، بودیم.

بر اساس نظرسنجی‌های معتبر جهانی، دست‌کم ۶۰ درصد مردم جهان روایت پیروزی ایران را باور دارند؛ این رقم در منطقه به ۸۰ درصد می‌رسد و در ایران از این هم فراتر است. این یعنی روایت «ایران ضعیف» دیگر جایگاهی ندارد و بواسطه تجلی قدرت ملی، نقش فرماندهی حضرت آقا در رأس نیروهای مسلح و فعالیت‌های روایت‌گری رسانه‌ها این تصویر دگرگون شده است.